محیطی که موزهها در آن فعالیت میکنند در دهههای گذشته بهویژه با استفاده از رسانههای اجتماعی تغییر زیادی کرده است. موزهها در حال تغییر هستند و سعی میکنند به جای اینکه صرفاً مؤسسههای سنتی باشند که عمدتاً اشیاء را جمعآوری و به نمایش میگذارند، بیشتر بازدیدکننده محور باشند. کلمه موزه ریشه یونانی دارد و از کلمه یونانی Mouseion، به معنای مقر زندگی «موز» و الهه هنر گرفته شده است.
موزها الهام بخش آفرینش ادبیات و هنر هستند و اغلب این مکانها را منبع دانش میدانند. موزهها و بناهای تاریخی منابعی هستند که ارزش مازادی را در مقصد گردشگری به ارمغان میآورند و به رشد اقتصادی در مناطق کمک میکنند. اقتصاد بسیاری از کشورها بر پایه گردشگری است که ارتباط تنگاتنگی با محیط طبیعی و ثروت فرهنگی و باستانی دارد. به عبارت دیگر محیط طبیعی و آثار باستانی پارامتر اساسی رشد گردشگر در منطقه را تشکیل میدهند و از طریق گردشگری، نهادهای دولتی و بخش خصوصی میتوانند برای دستیابی به منافع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی با یکدیگر همکاری کنند. اعتقاد بر این است که موزههای عمومی میتوانند به یکی از محورهای توسعه فرهنگی و محور اصلی توسعه گردشگری تبدیل شوند. رضایت بازدیدکنندگان موزه عنصر مهمی از بازاریابی است و نقش تعیین کنندهای در موفقیت موزه دارد.
گردشگری یکی از بزرگترین و سریعترین صنایع جهان است. تعداد فزایندهای از گردشگران به دنبال گردشگری فرهنگی و تاریخی هستند و نه صرفاً سفرهای تفریحی. سازمان جهانی گردشگری تعریفی از گردشگری فرهنگی ارائه کرده است، که بر اساس آن، «گردشگری فرهنگی شامل جابجایی افراد برای اساساً انگیزههای فرهنگی مانند تورهای مطالعاتی، هنرهای نمایشی و سایر تورهای فرهنگی، سفر به جشنوارهها و سایر رویدادهای فرهنگی، بازدید از مکانها و بناهای تاریخی، سفر برای مطالعه طبیعت، فولکلور یا هنر یا زیارت» است.
همکاریهای موفق بین مکانهای تاریخی، موزهها، هتلها و دفاتر گردشگری شهر را به هم مرتبط میکند و تعداد بازدیدهای موزه به آژانسهای مسافرتی و بازدیدهای فرهنگی سازمان یافته نیز بستگی دارد. موزهها با مشارکت آژانسهای گردشگری و صنعت مهماننوازی برای جذب بازدیدکننده فعالیت میکنند و بسته به موقعیت مکانی خود باید به گردشگری توجه جدی داشته باشند. موقعیت استراتژیک یک موزه به وضعیت درک شده یک منطقه میافزاید و از رشد صنعت گردشگری و اوقات فراغت حمایت میکند.
موزهها در حال تغییر هستند و سعی میکنند به جای اینکه صرفاً مؤسسات سنتی باشند، بیشتر بازدیدکنندهگرا باشند که عمدتاً اشیاء را جمعآوری و به نمایش میگذارند. موزهها در یک بازار تفریحی در حال گسترش با هم رقابت میکنند.
تأمین بودجه برای موجودیت و برنامههای جدید یک دغدغه اصلی است. چالش مدیران موزه حفاظت از موزه در عین دستیابی به مخاطبان بیشتر و ارائه یک تجربه غنیتر از بازدید موزه توسط بازدیدکنندگان است. بازاریابی گستردهتر از تبلیغات ساده است، زمانی که کارکنان بازاریابی بتوانند در تمامی وظایف موزه، از جمله برنامهها و آموزش، طراحی تاسیسات و طراحی داخلی و همچنین عضویت و توسعه، مشارکت داشته باشند، بازاریابی به بهترین وجه میتواند اهداف و استراتژی موزه را تسهیل کند. موزهها علاوه بر اینکه، ارزش مازادی را در مقصد گردشگری به ارمغان میآورند، به رشد اقتصادی در قالب محصولات توریستی سطح بالا نیزکمک میکنند. این ارتباط از دو جهت سودمند است: اولاً، بناها و موزهها میتوانند با افزایش تعداد بازدیدکنندگان، منابع توانمندی را برای موجودیت و رشد خود تضمین کنند. ثانیاً، ارتباط مستقیم موزهها و بناهای تاریخی با فعالیتهای گردشگری میتواند کیفیت گردشگری را ارتقا داده و گردشگری را متمایز کند.
جهانی شدن بازار رقابتی گردشگری، کیفیت را به ویژگی اصلی رقابت و تنوع خدمات ارائه شده تبدیل میکند. ماهیت خدمات هر چه باشد، رضایت مشتری باید چالش برانگیزترین و مهمترین هدف باشد. بسیاری از محققان موافق هستند که کیفیت خدمات یک جزء غالب در ارزیابی یک مقصد گردشگری توسط بازدیدکنندگان است. از آنجایی که توسعه گردشگری منجر به افزایش رقابت در بازار گردشگری شده است، رضایت بازدیدکنندگان از بازدید از جاذبهها در مقاصدی مانند موزه ها، دلیل تعیین کنندهای برای بازگشت است. کیفیت خدمات ارائه شده و توانایی مدیران موزه در پاسخگویی به نیازهای بازدیدکنندگان در جذب گردشگر بسیار مهم است. علاوه بر پشتیبانی فنی و طراحی موزه، مطالعه انتظارات بازدیدکنندگان و در نهایت خدمات ارائه شده توسط موزه نیز مورد نیاز است. ارزیابی کیفیت خدمات به دلیل ماهیت نامشهود آن بسیار دشوارتر از ارزیابی کیفیت محصولات است. محیط فیزیکی نیز نقش مهمی در جلوگیری از نگرش بازدیدکنندگان نسبت به موزه دارد.
اعتقاد بر این است که موزههای عمومی میتوانند به یکی از محورهای توسعه فرهنگی و محور اصلی توسعه گردشگری تبدیل شوند.
تحقیقات در مورد توسعه گردشگری پایدار به اهمیت وجود جاذبههای میراثی و بناهای تاریخی در انتخاب مقصد گردشگری اشاره میکند و بر ارزش موزهها برای رشد گردشگری یک منطقه تأکید میکند. از این رو، بسیاری از موزهها خدمات ارائه شده به بازدیدکنندگان خود را تطبیق داده و متوجه شدهاند که گردشگران عامل مهمی برای موفقیت مؤسسه آنها هستند. رضایت بازدیدکنندگان موزه عنصر مهمی از بازاریابی است و نقش تعیین کنندهای در موفقیت موزه دارد. سطح رضایت بازدیدکنندگان و کیفیت خدمات موزهها باید به خوبی شناسایی شود تا توسعه پایدار مقاصد گردشگری حفظ شود. استراتژیهای بازاریابی میتوانند به موزهها در انجام مأموریت خود و در عین حال به حداکثر رساندن رضایت بازدیدکنندگان کمک کنند.
مهمترین دلایلی که باعث رضایت بازدیدکنندگان از موزه میشود، فرهنگ، آثار تاریخی، منحصر به فرد بودن نمایشگاهها و خدمات ارائه شده توسط راهنمای تور است. از سوی دیگر، باید به دلایل مهم نارضایتی آنان، خدمات بد ارائه شده در موزه، ساعات کاری ناکافی، اطلاعات مکتوب ناکافی و نبود مکانهای دیدنی در موزه اشاره کرد. قصد بازدیدکنندگان برای بازدید مجدد از موزه در آینده تحت تأثیر پرسنل، امکانات و نمایشگاهها و جنبههای آموزشی موزه است.
تقویت بخش کلیدی گردشگری و توسعه پایدار آن را میتوان با توسعه استراتژیهای بازاریابی برای موزهها به دست آورد. استراتژی بازاریابی خرد در موزهها، بازاریابی کلان محصول گردشگری را تقویت میکند.
با مدیریت صحیح و ارائه خدمات مطابق با انتظارات بازدیدکنندگان موزهها، میبایست رضایت آنها را به حداکثر رساند. بازدیدکنندگان راضی مایلند اطلاعات موزه و مقصد گردشگری را پخش کنند. میراث حیاتی و مزیتهای فرهنگی مقاصد گردشگری باید توسط خدمات با کیفیت بالا پشتیبانی شود، زیرا موزهها و مکانهای باستانشناسی ویژگیهای غالب را تشکیل میدهند. بسیاری از گردشگران با درآمد بالا و سطح تحصیلات بالا، موزهها را دلیل مهمی برای بازدید از مقاصد گردشگری میدانند.
انتهای پیام/